۱۳۸۷ دی ۸, یکشنبه

صفدر توكلي



همان گونه كه اشاره شد از اساتيد و مفاخر موسيقي هزارگي صفدر توكلي بود صفدر سالهاست که با صدای گرم و دل انگيزش با نواختن دمبوره , گوش های هموطنان ما را نوازش داده است . به همين سبب, صفدر در ميان مردم ما از محبوبيت خاصی برخوردار می باشد. شايد خانه ای نباشد که در آن تيپ باشد اما فته ( کست ) صفدر در آن يافت نشود. صفدر توكلي كه از ذوق سرشاري برخوردار است غالب دوبيتي هاي مشهور هزاره را خود شخصا سروده او كه سروده هايي با لهجه دري كابل نيز خوانده است بشدت در بين اقوام كابل محبوبيت داشت. طوري كه همسر دومش از تاجيكان كابلي بود كه عاشق صفدر گشته بود و مراسم ازدواجشان به جنجالي مبدل گشته بود كه با وساطت دولت به انجام رسيد، صفدر جهت اين مراسم يك كاست جداگانه ثبت و نشر نموده بود اما به راستي صفدر كيست؟


صفدر توکلی فرزند فضل احمد در سال 1320 هجری شمسی در والسوالی يکاولنگ ولايت باميان و در يک خانواده روشنفکر چشم به جهان گشود. در سنين نوجوانی به هنر موسيقی گرايش يافته و به آواز خوانی شروع کرده است. او هميشه آرزو داشت تا مانند ديگر هنر مندان نامدار کشور يکی از آواز خوانان راديو تلويزيون باشد. اين بود که آواز خوانی را با استفاده از دمبوره و اشتراک در مجالس خوشی و سرور آغاز نمود و بزودی در ميان مردم به شهرت رسيد.


صفدر برای دنبال کردن هدف والايش , باميان را ترک گفته و عازم کابل ميگردد و اگرچه ايشان در ماههای اول مهاجرت اش به کابل با مشکلاتهای زيادی روبرو گرديد اما با مشکلات مبارزه کرد . وی همزمان که نان آور فاميل اش از طريق دکان کوچک کست فروشی واقع در باغبان کوچه کابل بود , دمبوره و شاعری را نيز با انگيزه خاصی پيش می برد


بالاخره , پشتکار و خلاقيت هنری اش موجب شد که وی به آرزوهای نوجوانی اش که همان آواز خوانی در راديو و تلويزيون بود , دست يابد. وی بارها در راديو و تلويزيون افغانستان برنامه اجرا کرده است. وی مدال های افتخار زيادی گرفته است. يکی از مدال هايش مدال " صداقت " می باشد


وی تا کنون مسافرتهای هنری زيادی به کشورهای مغولستان , آذربايجان , ترکمنستان ، قرقيزستان , تاجکستان , ازبکستان , پاکستان و ايران داشته است که از اين مسافرتهايش ديپلومه های هنری زيادی را برای افغانستان به آرمغان آورده است.


از سال 1364 تا سال 1375 وی سرپرستی گروه هنری وزارت فرهنگ و کلتور را بعهده داشته است. او از جمله معدود خوانندگان افغاني است كه هيچ گاه تا زمان تصرف كابل به دست طالبان در طول سالهاي قبل از آن كه كشور گرفتار جنگ بود كابل را ترك نكرد و حاصل آن كشته شدن پسر و همسرش بود.


صفدر در زمان حكومت مجاهدين با سرايش و خواندن اشعار حماسي نقش مهمي در تثبيت موقعيت هزاره ها در غرب كابل داشت هر چند از صفدر اشعاري در مدح سران جهاد از جمله عبدالعلي مزاري (در جريان كاستي كه در مدح مزاري و حزب وحدت داشت جوايز فراواني از مزاري كسب نمود) و دوستم (پارسال 1386 در جريان اولين دوره دنبوره نوازان كشور) موجود است اما اينها هرگز نميتوانند آن طور كه مخالفانش ميگويند ذره اي از خدمات اين شخص به موسيقي هزاره ها را كم نمايد. در دوران طالبان نيز با آهنگهايي كه بوي وحدت اقوام و نژادها را ميداد به كار خود ادامه داد.


در ذيل يکی از ترانه های ملی ايشان را ميخوانيم :


اگر از بامـــيان و قــــندهاريم


همگی پگ بيراريم


و يا از کابل و بلـــخ و تخاريم


همگی پگ بيراريم


اگر از لوگر و غزنی وغورات


و يا هلمند و هرات


گرشک و پکتيا وننــــگرهاريم


همگی پگ بيراريم


اگر از وردک و نيمروزارزگان


قلات و همکناران


اگر از کاپيــــسا و چاريــکاريم


همگی پگ بيراريم


اگر از کندوز و بغــــلان ولغمان


فراه وپکتيکايم


هميشه در پناه کرديگاريم


همگی پگ بيراريم


اگر از بادغيس و فرياب جوزجان


بدخشان وسمنگان


چنان در يک خط و در يکقطاريم


همگی پکبراريم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر