مظلومیت ومحرومیت هزاره ها در افغانستان - به حد رسیده است که -انچه از نعمتهای الهی برای مردمان و سر زمینهای دیگر رحمت و سبب اسایش است- اما عین همان رحمت ونعمت - اما به خاطر اعمال سیاستهای تبعیض گرانه دولت های افغانی -برای هزاره با عث بد بختی و مرک می شود. برف وباران یکی از بهترین نعمات الهی و ارمغان ارزشمند و پر بار طبیعت به انسانها و کره خاکی است . ولی همین نعمت وهدیه اسمانی به واسطه بی تفا وتیهای سران جا هل و لجوج دولتهای افغانستان وبه خاطر عدم لیاقت انها و احساس مسولیت شان نسبت به ابادی راه ها و سرکهای ولا یات هزاره - سبب وحشت دایمی بحرانهای انسانی - عذاب و تشدید مصیبت و گرسنگی هزاره ها می گردد. سیاه روزی هزاره ها - گرسنگی و فقر بی پایان انها - بر خلاف انچه دین فروشان در باری و سیاستگران مسلمان نما می گویند- حکم سر نوشت و تقدیر الهی نیست- بلکه اراده شاه- خواست دولتهای نژاد گرا وتبعیض گر و نتیجه تعمیل سیاستهای ضد بشری سران قصی القلب دولتهای غاصب در افغانستان است - ویرانی بامیان وابادی قند هار - ایه های اسمانی نه و مسله نیست که در اسمان و به خواست خداوند نوشته ونازل شده باشد- بلکه سر مشق سیاه است که در قصر کابل و بدست کینه توزان و حقیران قدرت پرست و نفاق افکنان بر سر اقتدار- و دشمنان عدالت و دمو کراسی نوشته ورقم می خورد ! بی تفاوتی ومسولیت نا شناسی دولت در قبال جان وحیات میلیونها هزاره جنایت است عمدی و جرم است که بر اساس بر نامه وپلان از پیش اندیشیده شده اجرا می گردد- در بهار وتابستان کوچی به سراغ جان ومال این مردم اورده می شود- و در زمستان به خاطر بی تو جهی و بی تفاوتی دولت در جهت اعمار و باز سازی سرکها وراه های مواصلا تی ولایات هزاره مردم وملت بی گناه ما فقط به جرم هزاره بودن عذاب داده می شوند و به دلیل نداشتن سرک از تمامی ضروریات زندگی واذوقه عادی- دوا وداکتر .. محروم نگهداشته می شوند این روند سیاه و ضد بشری یک اتفاق نیست ویک واقعه اضطراری نیز نمی باشد بلکه سیاست شوم و پلید اقتدار گرایان نژاد پرست افغانی است که در مدت طولانی نزدیک به سه صد سال در ار تباط با خلق هزاره اجرا وعملی می گردد. دولت فعلی افغانستان که در بی عدالتی و ایجاد نابرابری در تاریخ این کشور بی نظیر بوده است- سبب گردیده که با همه امکانات مالی واقتصادی باد اورده ومساعدات جهانی - تعداد دراطراف ارک وقصر ریاست جمهوری- شرکای اصلی اقتدار قبیله وگردانندگان ما فیایی حا کمیت تباری- قاچاق بران مواد مخدر وتروریستان - از سیری به ترکیدن و مستی برسند ولی اکثریت از مردم این کشور خصوصا هزاره ها در تمامی ادوار سال از شدت فقر و گرسنگی نتوانند به سر نوشت واینده شان شان بیندیشند و فکر اساسی نمایند. گرسنگی دادان عمدی هزاره ها سیاست تاریخی قدرت طلبان واقتدار گرایان نژاد پرست در افغانستان است. این سیاست از عبد الرحمن اغاز وتا امروز ادامه داشته است- همان گونه که گفته شد- هزاره ها خصوص در چند سال اخیر در بهاران و تابستانها توسط کو چیها -یا همان لشکریان ویرانگر و بی فرم ونشان حا کمیت قبیله در محاصره در امده و قتل عام می گردند ودر زمستان ها به خاطر نداشتن سرک وراه های مواصلاتی در محاصره برف ویخ بندان قرار گرفته و جان و حیات فرزندان و خا نواده های شان در خطر مرک قرار داده می شود. واین چنین است سر نوشت هزاره .واین سر نوشت تغییر نخواهد کرد مگر اینکه هزاره ها مستقلانه خود برای شان تصمیم گرفته وراه های بیرون رفت از بحران و سیاه روزی شان را جستجو نموده ودست به اقدام بزنند.خصوص در زمانیکه جا معه جهانی خود با پای شان در افغانستان امده اند چرا هزاره ها نتوانند مستقیم با کشور ها و دولتهای مساعدت کننده وارد مزاکراه و معا هده شوند؟ ما از دیگران چه کم داریم مگر تنها افغان ملت و قبیله مخصوص مسولیت تاریخی افغانستان واداره و معا هدات مر بوط به ان را به عهده دارند؟ مگر دولتی در این کشور وجود دارد؟اگر دولتی مو جود است این همه ویرانی- بی عدالتی در اداره- بی تفاوتی در قبال سر نوشت مردم- گرسنگی دادن عمدی هزاره ها- عدم باز سازی ولا یات هزاره- عدم مشارکت هزاره ها در اداره - وتوهین وتحقیر همیشگی هزاره ها چرا و چه معنی می تواند داشته باشد؟ اگر هزاره ها خود با دنیا وارد مزاکره و گفتگو گردد- جنایات و اعمال زشت گردانندگان فعلی را بر ملا نمایند- واز اعمال عمدی عمال دولتی نسبت به سر نوشت هزاره و به ویژه سیاست مریض دولت برای بد بین ساختن مردم به مسا عدات جهانی و کشور های کمک کننده با نمایندگان جا معه جهانی هر روزه وهر ساعت باید سخن گفته شود- انها باید است با مدرک وسند در جریان حیف ومیلهای قبیله حاکم و افغان ملتیهای غارت گر وبی عدالتی- وتبعیضات انجام شده توسز حکومت قرار داده شوند. وسخن اخر اینکه ما باید بدانیم که: خود مسول سر نوشت خود هستیم نباید به امید تبعیض گران قصر کابل بنشنیم.- واشتباه تاریخی و گزشته را تکرار نمایم.بهر حال اخبار و گزارشات چند روز اخیر حکایت از ان دارد که ولایات هزاره از شرق- ولایت بهسود وشمال دره صوف - ولایات جنوب از جاغوری وغزنی بسوی مناطق مرکزی هزاره به کلی مسدود گردیده است واین بحران در زمان به وقوع می پیوندد که هزاره ها در مدت هفت سال گزشته شب و روز از پیش امدن چنین یک واقعه به دولت هشدار داده و خوا هان اعمار سرک اساسی وپخته از کابل به ولایات هزاره گردیده است ولی دولت با بر نا مه مشخص به دروغ وریاکاری پر داخته و زمینه مرک دسته جمعی هزاره ها را اماده نموده اند. واینک مردم در دایکندی ودیگر ولوسالیهای دور دست سر زمین هزاره با خطر جدی گرسنگی و مرک دست بگریبان هستند.بدون شک مسولیت این جنایت به عهده دولت نا کار امد و مسولیت نشناس کابل قرار دارد.واین شما واخبار این حادثه. رادیو بامیان: دوم جدی 1387 یک کاروان موترهای حامل موادغذایی که ازطریق بامیان عازم ولایت دایکندی است،درکوتل صدبرگ ولسوالی یکه ولنگ بامیان،دربرف ها گیرمانده است .داکترحبیبه سرابی والی بامیان روزیکشنبه به رادیوبامیان گفت:به ولسوال ولسوالی یکه ولنگ وریاست انکشاف دهات این ولایت،وظیفه داده است تا همین امروز،سرک را بازکنند.والی بامیان افزود، سرک کوتل های شیبر، شاتوآقرباط ویکه ولنگ، توسط پی آرتی مستقردربامیان، قرار داد شده تا درفصل زمستان بازنگهداری گردد.دوسرک کوتل های غوگردان وقناق که بامیان را به ولایت های میدان ودایکندی،ارتباط می دهد،از طرف وزارت فواید عامه بازنگهداری می شود.والی بامیان تأکید کرد: سرک های مرکزبامیان با ولسوالی های این ولایت که وزارت احیا وانکشاف دهات مسئولیت بازنگهداری آن ها را به عهده گرفته است،به علت کمبود بودجه، با مشکل مواجه است . مسئولیت بازنگهداری سرک کوتل صدبرگ، به عهده ریاست احیا وانکشاف دها ت بامیان است ..با برفبارى در ولایت سمنگان راه های دره صوف مسدود وانتقال ذغال سنگ به شهر های دیگر نیز قطع شد است [ یک شنبه, 1 جدی 1387 ] --ریزش برف در ولایت دایکندی باعث انسداد راه های مواصلاتی چهار ولسوالی با مرکز انولایت شده است
۱۳۸۷ دی ۸, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر