کریم خلیلی پس از شهادت مزاری به مزارشریف رفت و در آنجا صادقی پروانی مامای کریم خلیلی با تعداد معدودی از اعضای شورای مرکزی حزب وحدت او را به حیث رهبر موقت برگزیدند. چند ماه بعد، با حضور و موافقت فقط پنجاه نفر(ازیک صدو پنجا نفر عضو شورای مرکزی) از اعضای شورای مرکزی کریم خلیلی خود را رهبر وحدت خواند، و از قضا رقیب جدی که ادعای اورا به چالش بکشد سر بلند ننمود. بدین سان، کریم خلیلی بر مسند رهبری حزبی تکیه زد که اعتبار و شهرت آن مرهون تلاشهای مزاری بود. استقرار حزب وحدت در بامیان و خون صدها جوان هزاره حیثیت و اعتباری به حزب وحدت بخشید تا چند منبع خارجی مبلغ هنگفتی برای تقویت حزب وحدت و حمایت از آن در مقابل طالبان بپردازد. اما کریم خلیلی با تجربه و طبیعت تجاری که داشت نه دل چندان به کارحزبی داشت و نه تصمیم دفاع از هزاره جات در مقابل طالبانرا. بدین ترتیب پولهای که بنا بود تا با آن از حریم و حیات هزاره جات پاسداری شود ره به حسابهای بانکی خانواده خلیلی کشید و هزاره جات بسیار آسان به دست طالبان افتاد. قتلعامهای هزاره جات و خانه های سوخته بامیان مشهورترین حدیث آن دوران است. کریم خلیلی به ایران رفت و با چند تاجر هزاره که در اروپا و جاپان اقامت داشتند شریک تجاری شد. کریم خلیلی با پیش انداختن، حاجی نبی خلیلی برادرش، خواست چنان وانمود نماید که او مصروف جهاد است و گویا تمام این ثروت یکشبه در خانه حاجی نبی از آسمان باریده است. امروز کریم خلیلی مالک صدها میلیون دالر است و شرکت غلغله یکی از مالکیت او می باشد که ظاهرا به نام برادر بیسوادش حاجی نبی ثبت است.
یکی از موهومات دیگری که این روزها پیوسته از آن نام برده می شود چیزی به نام حزب وحدت است. اما آنانیکه می دانند، می دانند که حزب وحدت پس از سقوط بامیان توسط کریم خلیلی منحل شد و امروز اصلا چیزی به نام حزب وحدت وجود خارجی ندارد.
کریم خلیلی پس از رفتن به کابل عده ای از فرهنگیان فقیر سابق حزب وحدت را تلفن نمود تا در کابل بیایند و برای او نشریه نشر نمایند و در مقابل آن نان و کرایه خانه دریافت نمایند. البته انشعاب محقق صحبت جداگانه ای است که از پرداختن به آن صرف نظرمی کنیم.
ده سال می شود که حزب وحدت منحل شده است و صرفا کریم خلیلی با تعداد معدودی از اطرافیونش از نام حزب وحدت استفاده تبلیغی می نمایند. اگر حلقه ای کریم خلیلی نسبت به این گپ چون وچرا دارند لطف کرده بگویند که در حال حاضر روسای کمیته هفتگانه حزب وحدت کی ها اند؟ طبق مقرارت حزب وحدت، حزب باید هرماه یکبار تشکیل جلسه دهد و در پایان هرسال باید انتخابات صورت بگیرد، پس چرا بیشتر از ده سال است که نه جلسه ای تشکیل شده و نه انتخابات صورت گرفته است؟ بهرحال، منظور از این یادآوری کوچک اینستکه حزب وحدت ده سال پیش توسط کریم خلیلی خفه شد و مرد. امروز کریم خلیلی رهبر هیچ حزبی نیست، زیرا حزبی نیست که او رهبرش باشد. کریم خلیلی و حاجی نبی خلیلی دو برادری هستند که مصروف گسترش شرکت تجاری شان (شرکت غلغله) می باشند. کریم خلیلی در واقع لابی سیاسی شرکت غلغله در دولت است تا مشکلات حقوقی و قانونی آنرا حل نماید. البته که این لابی گری نیازمند کمی سر و صدای تبلیغاتی نیز است، لذا یک مشت فرهنگی فقیر مشارکت ملی را برای نان و کرایه خانه نیز نشر می کنند.
گفته میشد که کریم خلیلی در دولت رفته است تا از درون برای هزاره ها کار کند. اما، واقعیت آنستکه کریم خلیلی در دولت رفته بود تا مشکلات و موانع شرکت غلغله را رفع نماید. در هفت سالی که کریم خلیلی در دولت بوده هیچ کاری جدی برای هزاره ها و هزاره جات نشده است. ولی شرکت غلغله در هفت سال گذشته موفقیت و رشد باورنکردنی داشته است. شهرک (شهرک حاجی نبی و یا شهرک امید سبز) که توسط شرکت غلغله تاسیس و سرمایه که از آن به جیب برادران خلیلی (کریم خلیلی و حاجی نبی خلیلی) سرازیر شده است پروژه بزرگی است که هیچ پروژه دولتی، حتا به اندازه نصف آن، در هزاره جات اجرا نشده است.
در هفت سال گذشته، کریم خلیلی (لابیگر شرکت غلغله در دولت) از بالای هر منبری مردم را به سکوت و تسلیم فرخوانده و فریاد کشیده است که عدالت و برابری برقرار است. ولی واقعیت آنستکه آن عدالت و برابری صرفا برای خانواده خلیلی و شرکت غلغله وجود داشته است، نه برای هزاره ها. بهرحال، برادران خلیلی ممکن است چارصباحی را با صدها میلیون دالر و شرکت غلغله در عیش و عدالت زندگی نمایند، اما عدالت تاریخ و کارهای فردای فرزندان روشن این مردم چیزی دیگری خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر