کمیسیون مستقل حقوق بشر:
گزارش قضیهی منازعهی کوچیها با مردم محل در ولسوالی حصهی اول وحصهی دوم بهسود و ولسوالی دای میرداد ولایت میدان وردک در سال 1387 هجری- شمسی
گزارش قضیهی منازعهی کوچیها با مردم محل در ولسوالی حصهی اول وحصهی دوم بهسود و ولسوالی دای میرداد ولایت میدان وردک در سال 1387 هجری- شمسی
درطول تاریخ افغانستان تعدادی از قبایل پشتون، که عمدتا مربوط به مناطق جنوبی کشور می باشند، به شیوهی کوچیگیری زندگی می کنند و در فصل های مختلف سال از یک منطقه به منطقهی دیگر تغییر مکان می دهند. آنها مدعی داشتن چراه گاهها ومیله جاها در مناطق مختلف کشور برای استفاده مواشی شان هستند.
ورود کوچی ها به مناطق مرکزی افغانستان جهت استفاده از مراتع وچراگاههای آن، از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی آغاز یافته است. ازهمان آغاز، ورود کوچی ها به مناطق مرکزی همه ساله توام با برخورد های خشونت بار بوده است. زیرا کوچی ها مدعی اند که حکومت های وقت به دلیل کمبود چراه گاه ها در سایر مناطق کشور ومساعد بودن آب وهوای مناطق مرکزی در فصل های بهار وتابستان، تصمیم گرفته اند تا آنها از این چراه گاهها مستفد شوند. اما مردم محل به این باورند که حق استفاده از علفچرها متعلق به باشندگان دایمی آن است و تصمیم حکومت های وقت مبنی بر واگذاری این علفچرها و مراتع به کوچی ها، تبعیض آمیز، ظالمانه و براساس اهداف سیاسی بوده است. از طرف دیگر زمین زراعتی برای کشتهای موسمی در این مناطق خیلی محدود بوده ویگانه وسیلهی معیشت درمناطق مرکزی پرورش مواشی است که آنهم متکی به همین علفچرهای طبیعی محدود میباشد.
بنابراین، منازعهی فعلی بین کوچیها و مردم بومی در این مناطق، ریشهی عمیق و سابقهی طولانی درتاریخ افغانستان دارد. با تأسف در ادوار مختلف تاریخ، از این منازعه، زمامداران وحلقات مختلف سیاسی به نفع خود بهره برداری سیاسی نیز کرده اند. درواقع، هم کوچیها وهم مردم محل، قربانی این بهره برداریهای سیاسی شده و متاسفانه روابط بین شان همواره مخدوش گشته است.
اما این نکته هم نباید فراموش گردد که برخی از خانواده های کوچی مدعی اند که زمینهایی را به شکل قانونی نیز از مردم محل خریداری کرده اند و قباله های شرعی وعرفی در دست دارند. مردم محل نیز ظاهرا با این ادعا مخالفتی ندارند.
کوچی ها در دوران جهاد به مناطق هزاره جات نیامدند، اما با تسلط طالبان باردیگر به این مناطق برگشتند. هرچند این منازعه محدود به بهسود نمی گردد، اما از آنجایی که بهسود دروازه ای به سوی بسیاری مناطق مرکزی میباشد، درسالهای اخیر این منطقه شاهد برخوردهای شدید بین کوچیها ومردم محل بوده است. در سال 1382 مردم محل موافقت کردند که کوچیها تنها برای یک سال در بهسود به عنوان مهمان بمانند. اما در سال 1383 در اثر منازعه ای که در این منطقه به وقوع پیوست، یک نفر از مردم محل به قتل رسید. شخصی دیگری در سال 1384 نیز کشته شد. در سال 1385، هرچند جنگ و منازعهی مسلحانه منجر به بی جاشدن تعدادی از اهالی وخسارات مادی گردید، ولی تلفات انسانی درپی نداشت. اما، در سال 1386 یازده ( 11) نفر ازساکنین محل کشته و15 نفر دیگر به شمول چهار زن زخمی گردیده و 1900 فامیل آواره شدند. کوچیها نیز مدعی شدند که در این سال یک نفر از جانب آنها به قتل رسیده است.
علی رغم آنکه این منازعه از آغاز به کار دولت جدید همه ساله تکرار گردیده و قربانی های زیادی را باعث شده است، دولت افغانستان اقدام مؤثر برای حل ریشه ای این منازعه انجام نداده است و امسال بار دیگر فاجعه تکرار گردید. مادهی چهاردهم قانون اساسی دولت را مکلف می سازد که برای " اسکان " کوچیها، برنامههای موثر طرح و تطبیق نماید. ولی دولت افغانستان علی رغم مکلفیت قانونی خود، با پیشنهاد های مکرر "کمیسون مستقل حقوق بشر افغانستان" و وقوع منازعات سالهای اخیر، با بی توجهی کامل برخورد نموده، زمینهی اسکان عادلانهی کوچیها را مساعد نکرده است. این منازعه، در سال 1387 هجری – شمسی ابعاد گسترده تری یافت وتلفات انسانی و خسارات مادی زیادی به بار آورد. این گزارش به ابعاد مختلف منازعهی امسال میپردازیم.
جزِئیات منازعه در سال 1387 هجری- شمسی
جنگ در ولسوالی حصهی دوم بهسود به تاریخ 26 /3/1387 آغاز شد و به تاریخ 17 /4/ 1387 به ولسوالی حصهی اول و ولسوالی دای میرداد نیز گسترش یافت. با تأسف این جنگ از همان آغاز با تلفات انسانی و خسارات مالی هنگفتی همراه بود و تا اوایل ماه اسد ادامه داشت و با خروج کوچیها براساس فرمان رئیس جمهور، پایان یافت. آخرین گروه کوچیها به تاریخ 12/5/1387 از قریهی "قاش" ولسوالی دای میرداد خارج شدند. درجریان جنگ و پس از آن، چندین بار هیأتهایی از جانب کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان به منظور بررسی این قضیه به ولسوالی های مذکور اعزام گردید. اهم یافته های این هیأت های اعزامی، به شکل زیر است:
تلفات انسانی
§ حداقل 24 نفر ( 6 نفر درولسوالی حصهی اول بهسود، 12 نفر در ولسوالی حصهی دوم بهسود و 6 نفر در ولسوالی دای میرداد) از آغاز جنگ تا پایان آن از مردم محل به قتل رسیده است. یک دختر چهارده ساله، دو متعلم مکتب ودو مرد هفتاد ساله نیز درمیان کشته شدگان می باشد. همچنان سه نفر (یک زن، یک دختر خرد سن و یک مرد) از مردم محلی ولسوالی حصهی اول بهسود، درجریان مهاجرت ناشی از جنگ، درمسیر راه کابل در یک حادثه ترافیکی کشته شده اند.
ورود کوچی ها به مناطق مرکزی افغانستان جهت استفاده از مراتع وچراگاههای آن، از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی آغاز یافته است. ازهمان آغاز، ورود کوچی ها به مناطق مرکزی همه ساله توام با برخورد های خشونت بار بوده است. زیرا کوچی ها مدعی اند که حکومت های وقت به دلیل کمبود چراه گاه ها در سایر مناطق کشور ومساعد بودن آب وهوای مناطق مرکزی در فصل های بهار وتابستان، تصمیم گرفته اند تا آنها از این چراه گاهها مستفد شوند. اما مردم محل به این باورند که حق استفاده از علفچرها متعلق به باشندگان دایمی آن است و تصمیم حکومت های وقت مبنی بر واگذاری این علفچرها و مراتع به کوچی ها، تبعیض آمیز، ظالمانه و براساس اهداف سیاسی بوده است. از طرف دیگر زمین زراعتی برای کشتهای موسمی در این مناطق خیلی محدود بوده ویگانه وسیلهی معیشت درمناطق مرکزی پرورش مواشی است که آنهم متکی به همین علفچرهای طبیعی محدود میباشد.
بنابراین، منازعهی فعلی بین کوچیها و مردم بومی در این مناطق، ریشهی عمیق و سابقهی طولانی درتاریخ افغانستان دارد. با تأسف در ادوار مختلف تاریخ، از این منازعه، زمامداران وحلقات مختلف سیاسی به نفع خود بهره برداری سیاسی نیز کرده اند. درواقع، هم کوچیها وهم مردم محل، قربانی این بهره برداریهای سیاسی شده و متاسفانه روابط بین شان همواره مخدوش گشته است.
اما این نکته هم نباید فراموش گردد که برخی از خانواده های کوچی مدعی اند که زمینهایی را به شکل قانونی نیز از مردم محل خریداری کرده اند و قباله های شرعی وعرفی در دست دارند. مردم محل نیز ظاهرا با این ادعا مخالفتی ندارند.
کوچی ها در دوران جهاد به مناطق هزاره جات نیامدند، اما با تسلط طالبان باردیگر به این مناطق برگشتند. هرچند این منازعه محدود به بهسود نمی گردد، اما از آنجایی که بهسود دروازه ای به سوی بسیاری مناطق مرکزی میباشد، درسالهای اخیر این منطقه شاهد برخوردهای شدید بین کوچیها ومردم محل بوده است. در سال 1382 مردم محل موافقت کردند که کوچیها تنها برای یک سال در بهسود به عنوان مهمان بمانند. اما در سال 1383 در اثر منازعه ای که در این منطقه به وقوع پیوست، یک نفر از مردم محل به قتل رسید. شخصی دیگری در سال 1384 نیز کشته شد. در سال 1385، هرچند جنگ و منازعهی مسلحانه منجر به بی جاشدن تعدادی از اهالی وخسارات مادی گردید، ولی تلفات انسانی درپی نداشت. اما، در سال 1386 یازده ( 11) نفر ازساکنین محل کشته و15 نفر دیگر به شمول چهار زن زخمی گردیده و 1900 فامیل آواره شدند. کوچیها نیز مدعی شدند که در این سال یک نفر از جانب آنها به قتل رسیده است.
علی رغم آنکه این منازعه از آغاز به کار دولت جدید همه ساله تکرار گردیده و قربانی های زیادی را باعث شده است، دولت افغانستان اقدام مؤثر برای حل ریشه ای این منازعه انجام نداده است و امسال بار دیگر فاجعه تکرار گردید. مادهی چهاردهم قانون اساسی دولت را مکلف می سازد که برای " اسکان " کوچیها، برنامههای موثر طرح و تطبیق نماید. ولی دولت افغانستان علی رغم مکلفیت قانونی خود، با پیشنهاد های مکرر "کمیسون مستقل حقوق بشر افغانستان" و وقوع منازعات سالهای اخیر، با بی توجهی کامل برخورد نموده، زمینهی اسکان عادلانهی کوچیها را مساعد نکرده است. این منازعه، در سال 1387 هجری – شمسی ابعاد گسترده تری یافت وتلفات انسانی و خسارات مادی زیادی به بار آورد. این گزارش به ابعاد مختلف منازعهی امسال میپردازیم.
جزِئیات منازعه در سال 1387 هجری- شمسی
جنگ در ولسوالی حصهی دوم بهسود به تاریخ 26 /3/1387 آغاز شد و به تاریخ 17 /4/ 1387 به ولسوالی حصهی اول و ولسوالی دای میرداد نیز گسترش یافت. با تأسف این جنگ از همان آغاز با تلفات انسانی و خسارات مالی هنگفتی همراه بود و تا اوایل ماه اسد ادامه داشت و با خروج کوچیها براساس فرمان رئیس جمهور، پایان یافت. آخرین گروه کوچیها به تاریخ 12/5/1387 از قریهی "قاش" ولسوالی دای میرداد خارج شدند. درجریان جنگ و پس از آن، چندین بار هیأتهایی از جانب کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان به منظور بررسی این قضیه به ولسوالی های مذکور اعزام گردید. اهم یافته های این هیأت های اعزامی، به شکل زیر است:
تلفات انسانی
§ حداقل 24 نفر ( 6 نفر درولسوالی حصهی اول بهسود، 12 نفر در ولسوالی حصهی دوم بهسود و 6 نفر در ولسوالی دای میرداد) از آغاز جنگ تا پایان آن از مردم محل به قتل رسیده است. یک دختر چهارده ساله، دو متعلم مکتب ودو مرد هفتاد ساله نیز درمیان کشته شدگان می باشد. همچنان سه نفر (یک زن، یک دختر خرد سن و یک مرد) از مردم محلی ولسوالی حصهی اول بهسود، درجریان مهاجرت ناشی از جنگ، درمسیر راه کابل در یک حادثه ترافیکی کشته شده اند.
درمجموع، حداقل 11 نفر از مربوطات ولسوالیهای حصهی اول و حصهی دوم بهسود زخمی شده اند که دربین زخمیها زنان واطفال نیز شامل است.
§ نمایندگان مردم کوچی در جلسه ای به تاریخ 10 / 5 / 1387 با کارمندان کمسیون مستقل حقوق بشر درقریهی پیستی ولسوالی حصهی اول بهسود ادعا کرده است که از کوچیها 30 نفر کشته و 42 نفر زخمی شده است. هیأت کمیسون، از نمایندگان کوچی خواست تا دلیلی برای اثبات ادعای شان ارائه کنند ولی آنها دلیلی ارایه نکرده اند. همچنین، هیچ مرجع مستقل دیگر نیز این ادعا را تائید نکرده است.
بیجا شدگان
§ در دو ولسوالی حصهی اول وحصهی دوم بهسود، از آغاز جنگ تاکنون ساکنین بیش از 400 قریه ( 230 قریه در حصهی اول و170 قریه در حصهی دوم بهسود) خانه های شان را ترک نموده وبه مناطق دیگرمتواری شده اند درهرکدام از این قریه ها از 5 الی 30 خانواده زندگی می کنند. در ولسوالی دای میرداد نیز حدود 1300 خانواده متواری شده اند. مجموع خانواده های بیجا شده در هرسه ولسوالی به بیش از شش هزار (6000) خانواده میرسند.
§ خانواده های بی جا شده در حالت بسیار وخیمی به سر می برند. هیأت کمیسیون خانواده های را دیده است که حتی برای یک شب هم غذایی برای خوردن نداشته اند، قریههایی را مشاهده کرده است که تقریبا هیچ خانهای درآن سالم نمانده؛ سوخته و یا به تاراج رفته است. عدم موجودیت سرپناه، مواد خوراکی، علوفه برای مواشی، مواد سوخت برای زمستان، شیوع بیماری اطفال و زنان، تعطیلی مکاتب و هراس از نا امنی بیشتر از مهمترین مشکلاتی است که بیجا شدگان با آن مواجهند.
§ با آنکه تا حدی در هرسه ولسوالی هیأت های دولتی میزان خسارات وارده را سنجش کرده اند، اما دولت هیچ اقدامی در زمنیهی کمک به بیجا شدگان نکرده و خصوصا در حصهی اول بهسود و ولسوالی دای میرداد کوچکترین کمکی صورت نگرفته است. ( صرف درولسوالی حصهی دوم بهسود برای تعداد کمی از بیجا شدگان منطقهی کجاب، کمک های ناچیزی صورت گرفته است).
خسارات
§ ازجمله قریه های تخلیه شده بیش از 200 قریهی آن در ولسوالی های حصهی اول وحصهی دوم بهسود به شدت آسیب دیده است. در این قریه ها حاصلات زراعتی نابود شده، مال و اجناس خانه ها به تاراج رفته، اکثرا مواد سوخت و علوفهی حیوانات حریق شده ودر خیلی موارد خانههای مسکونی مردم محل سوخته است.
§ درهرسه ولسوالی حصهی اول وحصهی دوم بهسود و ولسوالی دای میرداد، 84 باب خانه رهایش شامل 420 باب اتاق ،3 باب مسجد (منبر)، 9 باب دکان و 3 عراده موتر (یک عراده رینجر پولیس وسه عراده تونیس ملکی) سوخته است. البته باید تذکر داد که این آمار مربوط به خانه های سوخته ای است که هیأت کمیسون آن را دیده واز آن عکس برداشته است. از شمار زیادی قریه های آسیب دیده بازدید به عمل نیامده است. مطمئنا شمار خانه های سوخته از این هم بیشتر است.
§ در جریان جنگ، در هرسه ولسوالی 35 باب مکتب لیسه، متوسطه وابتدائیه تعطیل شده و بیش از 8392 نفر متعلم از درس بازمانده وازامتحان چهارونیم ماهه محروم شده اند. حداقل دو مکتب سوختانده شده و چهار مکتب به شدت آسیب دیده است.
§ هفت باب کلنیک صحی از آغاز جنگ از فعالیت بازمانده است که بدین ترتب ده ها هزار نفر از خدمات صحی محروم شده اند.
§ ناگفته نباید گذاشت که با توجه به میزان هنگفت خسارات وارده بر زمین های زراعتی، خانه های مسکونی به تاراج رفته و مواشی مفقود شده، کمیسون آمار روشنی از تمامی این خسارات در دست ندارد.
اقدامات حکومت
§ با آنکه دولت افغانستان از آغاز منازعه هیأت های متعددی را به منطقه اعزام داشت، اما این اقدامات نتایج موثری را به دنبال نداشت ومانع تداوم جنگ وخشونت نگردید. مؤثرترین اقدام دولت، صدور فرمان رئیس جمهور به تاریخ 31 / 4 / 1387 مبنی برخروج کوچیها از منطقه، برای سال جاری بود که موقتا به جنگ پایان داد.
§ حکومت های محلی هرسه ولسوالی، کوچکترین عملی برای جلوگیری از وقوع جنگ و تحقیق وبررسی این قضیه انجام نداده است. مقامات این ولسوالی ها به کارمندان کمیسیون گفته اند که این قضیه از توان ما خارج است و ما نمی توانیم در آن دخالت کنیم.
§ با وجودی که هدف از اعزام اردوی ملی در ولسوالیهای حصهی اول وحصهی دوم بهسود حفظ آتش بس وخط حایل میان طرفین جنگ بوده وساحات جنگی در مجموع حوزهی فعالیت آنها را تشکیل می داده است و از تاریخ 28/3/ 1387 درمنطقه مستقر شده اما نتوانسته خط حایل را حفظ کنند. بعد از استقرار اردوی ملی، با وساطت اولین هیأت تعیین شده از جانب رئیس جمهور (شاهزاده مسعود و امان الله زدران و برخی از نمایندگان مردم محل و کوچیها) آتش بس 15 روزه بین کوچیها و مردم محل به تاریخ 5 سرطان 1387 اعلام می گردد واردوی ملی موظف می شود که برای حفظ آتش بس، پسته های امنیتی افراز نمایند. اما این آتش بس ساعت 5 بعد ازظهر همان روز نقض می شود. همچنین به تاریخ 17 / 4 / 1387 در منطقهی خربید ولسوالی حصهی اول بهسود، به تاریخ 20 / 4 / 1387 در دهن اوجی از مربوطات ولسوالی حصه دوم بهسود، به تاریخ 26 / 4 / 1387 در منطقه باد آسیاب جنگ صورت گرفته و کوچیها وارد مناطق دیگر حصهی اول شده اند. وبدین ترتیب تا صدور فرمان رئیس جمهور به تاریخ 31 / 4 / 1387 جنگ ادامه داشته است. هیأت کمیسیون نیز عملا شاهد جریان دو جنگ درحصهی اول وحصهی دوم بهسود به تاریخ 28 و29 / 4 / 1387 بوده است. دقیقا افرادی که درولسوالی حصهی اول به قتل رسیده، بعد از استقرار اردوی ملی در منطقه بوده است. با توجه به نکات پیش گفته، ازعملکرد گروه اعزامی اردوی ملی چنین پنداشته می شود که اردوی ملی یا جانبدارانه عمل نموده و به صورت تعمدی مانع جنگ نشده است و یا از ایفای وظیفهی خویش به صورت فاحش غفلت کرده است.
§ پولیس ملی از بدو استقرار، به تاریخ 27 / 3 / 1387 در منطقه میرهزار، تا پایان جنگ امنیت را در این منطقه حفظ کرده و تاحدی اهداف تعیین شده را عملی کرده است. بعد از استقرار پولیس ملی درساحهی مأموریت آن، خانه وزمین های مردم آسیب ندیده است. براساس شهادت مردم، تعدادی از پولیس ها به امر فرماندهی خود حتی دربرخی موارد زمین های زراعتی مردم را آبیاری کرده بودند. مناطقی که تحت تسلط پولیس ملی بوده (از دهن اوجی الی میر هزار ولسوالی حصهی دوم بهسود) از نظر خسارات وارده، با مناطقی که تحت مأموریت اردوی ملی بوده اصلا قابل مقایسه نیست. بیشترین آسیب را قریه های مربوط به ولسوالی حصهی اول دیده که تحت مأموریت اردوی ملی بوده است.
§ با وجود آنکه دولت هیأتی را برای سنجش خسارات وارده تعیین نموده و ظاهراً کار سنجش و ارزیابی خسارات تکمیل گردیده است، ولی تا حال هیچ کمک و جبران خسارتی از جانب دولت برای مردم صورت نگرفته است.
نتیجه گیری
درجریان جنگ امسال، 24 نفر از مردم محل به قتل رسید، 11 نفر زخمی گردید، بیش از 6000 هزار خانواده مجبور به ترک خانه های خود شدند، بیش از 84 باب خانهی مسکونی حریق گردید وخسارات هنگفتی در اثر تاراج خانه ها، مفقود شدن مواشی وتخریب زمین های زراعتی و تعطیل شدن مکاتب وکلنیک ها به مردم تحمیل گردید. همچنان کوچیها مدعی شدند که 30 نفر شان کشته و 42 نفر شان زخمی شده است.
بی توجهی دولت در سال گذشته نسبت به این معضل، این مشکل را حاد تر کرد و این قضیه را به یک منازعهی قومی که عواقب خیلی بدی را به دنبال خواهد داشت، مبدل نمود. از جانب دیگر، بی اعتمادی مردم نسبت به دولت نیز بیشتر از پیش افزایش یافته است. بدون شک این امر فاصله بین دولت ومردم را بیشتر نموده وحاکمیت دولت را در این مناطق با چالش های جدی مواجه خواهد ساخت. اگر تا سال آینده به این منازعه برای همیشه پایان داده نشود، دامنهی آن گسترده تر شده، پیامدهای زیانباری را درسطح ملی خواهد داشت. تداوم جنگ درین منطقه، فرهنگ خشونت وتفنگ سالاری را دوباره احیا خواهد کرد.
در این قضیه حق حیات، حق مالکیت، حق مصونیت از کوچ اجباری، حق آزادی از غضب وتخریب ملکیت، حق تعلیم وتربیت، حق دسترسی به خدمات صحی، حق آزادی وامنیت شخصی و... تعداد زیادی از شهروندان افغانستان نقض گردیده است. دولت به موجب مواد 6، 23، 24، 38، 40، 43 و 52 قانون اساسی افغانستان، مواد سایر قوانین ملی وکنوانسیونهای بین المللی مکلف به حمایت از این حقوق شهروندان افغانستان است. اما دولت با توجه به متن گزارش، به مکلفیت های خود در قبال حقوق بشری شهروندان، اقدام موثر و به موقع ننموده است.
پیشنهادات
1. پشنهادهای عاجل و کوتاه مدت
اول – چنان که در متن گزارش آمده، بیش از 200 قریه درهردو ولسوالی حصهی اول وحصهی دوم بهسود، به شدت آسیب دیده است. در اکثریت این قریه ها، خانه های مردم سوخته، مواد سوخت و علوفهی حیوانی شان حریق شده، مواد غذایی (مثل گندم وآرد) از بین رفته، محصولات زراعتی شان نابوده شده و تمام سامان خانه و لوازم زندگی شان به تاراج رفته است. بسیاری از بیجاشدگان به علت از دست دادن زراعت شان تا یک سال دیگر منابع عایداتی خویش را از دست داده اند. باشندگان این قریه ها که کم کم به خانه های خود باز می گردند، شدیدا نیازمند کمک هستند. البته هر نوع کمک به بیجا شدگان باید اساسی باشد تا آنها بتوانند شیرازهی زندگی خویش را دوباره احیا کنند. دولت و نهاد های خیریهی ملی وبین المللی به این بیجاشدگان به صورت عاجل کمک های اساسی وبنیادی نموده از وقوع یک فاجعهی انسانی دیگر جلوگیری نمایند.
دوم - دولت افغانستان باید تمام مناطق آسیب دیده را به صورت عادلانه بررسی نموده، خسارات وارده را دقیقا ارزیابی وسنجش کرده، تدابیری لازم را جهت جبران عادلانهی خسارات اتخاذ نماید.
سوم - دولت افغانستان باید پیرامون قضیه برخورد کوچیها با مردم بهسود تحقیق و بررسی دقیق، همه جانبه و غیر جانبدارانه نموده، اطمینان دهد که ناقضان قانون مورد پیگرد قانونی قرار میگیرند و خسارتهای وارده به طرفین منازعه، جبران می گردد.
چهارم - دولت افغانستان جهت روشن شدن حقایق درمورد کسانی که به قتل رسیده اند، باید تحقیقات همه جانبه نموده، با استفاده از طب عدلی ادعای واقعی مردم محل وکوچیها را ثابت سازند تا روشن گردد که چه کسانی در این منازعه به قتل رسیده و چگونه به قتل رسیده اند.
پنجم- از چندین سال به این طرف، تعداد زیادی از شهروندان در اثر این منازعه جان خود را از دست داده اند. اما دولت هیچ اقدامی برای پیگیری عاملان این قتل ها انجام نداده است. این امر بیشتر از پیش فرهنگ معافیت را تقویت نموده، حاکمیت قانون را زیر سوال برده است. بنابراین، دولت افغانستان باید به این فرهنگ معافیت نقطهی پایان گذاشته، عاملان قتلها و سایر جنایات را مورد پیگرد قانونی قرار دهد.
ششم- دولت افغانستان در زمینهی اتهام وارده بر نیروی اعزامی اردوی ملی در ولسوالی های بهسود، مبنی بر بی کفایتی وغفلت شان در تأمین امنیت وحفظ آتش بس، تحقیق همه جانبه نموده، نتایج آنرا به اطلاع مردم برساند.
2. پیشنهادهای درازمدت
اول - راه حل اساسی و دایمی این معضل، تطبیق حکم مادهی چهاردهم قانون اساسی افغانستان است که دولت را مکلف می سازد تا برای" انکشاف زراعت ومالداری، بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی ومعیشتی دهقانان ومالداران و " اسکان " کوچیان، برنامهها موثر طرح و تطبیق نماید". بنابراین به دولت افغانستان باردیگر پیشنهاد می گردد که برای حل ریشه ای این معضل و جلوگیری از ترویج فرهنگ تفنگ سالاری و تشدید عصبیت قومی، جلوگیری از ایجاد فاصله بین حکومت ومردم، پایان دادن به فرهنگ معافیت و استحکام حاکمیت قانون و بالآخره برای جلوگیری از نقضهای فاحش حقوق بشری شهروندان، اقدام به عملی نمودن مادهی چهاردهم قانون اساسی نماید تا از یک سو مردم محل واز سوی دیگر کوچیها از حقوق بشری وشهروندی خویش برخوردار شوند.
دوم - تمامی اسناد شرعی وعرفی کوچیها ومردم محل که ملکیت خصوصی افراد را تثبیت می سازد، به ارگانهای عدلی وقضایی ارجاع گردد تا مورد بررسی عمیق قرار گرفته، مالکان واقعی زمین که سند قانونی دردست دارند، از حق بشری مالکیت خویش برخوردار شوند.
سوم - دولت به منظور حل دایمی این معضل و برخورد های خشونت بار بین اقوام افغانستان در آینده، بخصوص بین کوچیها و مردم محل، پروژه های جدید توزیع زمینهای خارهی دولتی را روی دست گرفته و کوچیها و دهقانان بی زمین را در آن پروژه ها اسکان بدهد تا از زندگی رقتبار رهایی یافته، اطفال و نوجوانان شان از حق دسترسی به خدمات آموزشی و تحصیلی منظم و همسان با سایر شهروندان، برخوردار گردند.
چهارم - دولت باید به منظور کاهش اتکای صد در صد روستائیان به ساحهی موجود علفچر ها و جنگلزار، در برنامه های آیندهی توسعهی اقتصادی و اجتماعی، مطابق به اهداف انکشاف هزاره (MDG) و معیار های توافقنامهی افغانستان مبنی بر از بین بردن فقر و بیکاری، مسأله تولید اشتغال در سایر عر صه ها را موازی با بخش زراعت و مالداری، در تمام نقاط افغانستان، بویژه در مناطق کوهستانی و صعبالعبور که از فقر اقتصادی و اجتماعی بیشتر ازهر جای دیگر افغانستان متأثر هستند، روی دست گیرد.
پنجم- با توجه به نقش مؤثر جامعهی جهانی و سازمان ملل متحد در تأمین صلح، ثبات و توسعهی افغانستان، پیشنهاد می گردد که آنها دولت افغانستان را در اجرای تعهداتش در قبال حقوق شهروندان و پیشنهادهای کوتاه مدت و درازمدت فوق، مورد حمایت جدی و مؤثر قرار بدهد.
§ نمایندگان مردم کوچی در جلسه ای به تاریخ 10 / 5 / 1387 با کارمندان کمسیون مستقل حقوق بشر درقریهی پیستی ولسوالی حصهی اول بهسود ادعا کرده است که از کوچیها 30 نفر کشته و 42 نفر زخمی شده است. هیأت کمیسون، از نمایندگان کوچی خواست تا دلیلی برای اثبات ادعای شان ارائه کنند ولی آنها دلیلی ارایه نکرده اند. همچنین، هیچ مرجع مستقل دیگر نیز این ادعا را تائید نکرده است.
بیجا شدگان
§ در دو ولسوالی حصهی اول وحصهی دوم بهسود، از آغاز جنگ تاکنون ساکنین بیش از 400 قریه ( 230 قریه در حصهی اول و170 قریه در حصهی دوم بهسود) خانه های شان را ترک نموده وبه مناطق دیگرمتواری شده اند درهرکدام از این قریه ها از 5 الی 30 خانواده زندگی می کنند. در ولسوالی دای میرداد نیز حدود 1300 خانواده متواری شده اند. مجموع خانواده های بیجا شده در هرسه ولسوالی به بیش از شش هزار (6000) خانواده میرسند.
§ خانواده های بی جا شده در حالت بسیار وخیمی به سر می برند. هیأت کمیسیون خانواده های را دیده است که حتی برای یک شب هم غذایی برای خوردن نداشته اند، قریههایی را مشاهده کرده است که تقریبا هیچ خانهای درآن سالم نمانده؛ سوخته و یا به تاراج رفته است. عدم موجودیت سرپناه، مواد خوراکی، علوفه برای مواشی، مواد سوخت برای زمستان، شیوع بیماری اطفال و زنان، تعطیلی مکاتب و هراس از نا امنی بیشتر از مهمترین مشکلاتی است که بیجا شدگان با آن مواجهند.
§ با آنکه تا حدی در هرسه ولسوالی هیأت های دولتی میزان خسارات وارده را سنجش کرده اند، اما دولت هیچ اقدامی در زمنیهی کمک به بیجا شدگان نکرده و خصوصا در حصهی اول بهسود و ولسوالی دای میرداد کوچکترین کمکی صورت نگرفته است. ( صرف درولسوالی حصهی دوم بهسود برای تعداد کمی از بیجا شدگان منطقهی کجاب، کمک های ناچیزی صورت گرفته است).
خسارات
§ ازجمله قریه های تخلیه شده بیش از 200 قریهی آن در ولسوالی های حصهی اول وحصهی دوم بهسود به شدت آسیب دیده است. در این قریه ها حاصلات زراعتی نابود شده، مال و اجناس خانه ها به تاراج رفته، اکثرا مواد سوخت و علوفهی حیوانات حریق شده ودر خیلی موارد خانههای مسکونی مردم محل سوخته است.
§ درهرسه ولسوالی حصهی اول وحصهی دوم بهسود و ولسوالی دای میرداد، 84 باب خانه رهایش شامل 420 باب اتاق ،3 باب مسجد (منبر)، 9 باب دکان و 3 عراده موتر (یک عراده رینجر پولیس وسه عراده تونیس ملکی) سوخته است. البته باید تذکر داد که این آمار مربوط به خانه های سوخته ای است که هیأت کمیسون آن را دیده واز آن عکس برداشته است. از شمار زیادی قریه های آسیب دیده بازدید به عمل نیامده است. مطمئنا شمار خانه های سوخته از این هم بیشتر است.
§ در جریان جنگ، در هرسه ولسوالی 35 باب مکتب لیسه، متوسطه وابتدائیه تعطیل شده و بیش از 8392 نفر متعلم از درس بازمانده وازامتحان چهارونیم ماهه محروم شده اند. حداقل دو مکتب سوختانده شده و چهار مکتب به شدت آسیب دیده است.
§ هفت باب کلنیک صحی از آغاز جنگ از فعالیت بازمانده است که بدین ترتب ده ها هزار نفر از خدمات صحی محروم شده اند.
§ ناگفته نباید گذاشت که با توجه به میزان هنگفت خسارات وارده بر زمین های زراعتی، خانه های مسکونی به تاراج رفته و مواشی مفقود شده، کمیسون آمار روشنی از تمامی این خسارات در دست ندارد.
اقدامات حکومت
§ با آنکه دولت افغانستان از آغاز منازعه هیأت های متعددی را به منطقه اعزام داشت، اما این اقدامات نتایج موثری را به دنبال نداشت ومانع تداوم جنگ وخشونت نگردید. مؤثرترین اقدام دولت، صدور فرمان رئیس جمهور به تاریخ 31 / 4 / 1387 مبنی برخروج کوچیها از منطقه، برای سال جاری بود که موقتا به جنگ پایان داد.
§ حکومت های محلی هرسه ولسوالی، کوچکترین عملی برای جلوگیری از وقوع جنگ و تحقیق وبررسی این قضیه انجام نداده است. مقامات این ولسوالی ها به کارمندان کمیسیون گفته اند که این قضیه از توان ما خارج است و ما نمی توانیم در آن دخالت کنیم.
§ با وجودی که هدف از اعزام اردوی ملی در ولسوالیهای حصهی اول وحصهی دوم بهسود حفظ آتش بس وخط حایل میان طرفین جنگ بوده وساحات جنگی در مجموع حوزهی فعالیت آنها را تشکیل می داده است و از تاریخ 28/3/ 1387 درمنطقه مستقر شده اما نتوانسته خط حایل را حفظ کنند. بعد از استقرار اردوی ملی، با وساطت اولین هیأت تعیین شده از جانب رئیس جمهور (شاهزاده مسعود و امان الله زدران و برخی از نمایندگان مردم محل و کوچیها) آتش بس 15 روزه بین کوچیها و مردم محل به تاریخ 5 سرطان 1387 اعلام می گردد واردوی ملی موظف می شود که برای حفظ آتش بس، پسته های امنیتی افراز نمایند. اما این آتش بس ساعت 5 بعد ازظهر همان روز نقض می شود. همچنین به تاریخ 17 / 4 / 1387 در منطقهی خربید ولسوالی حصهی اول بهسود، به تاریخ 20 / 4 / 1387 در دهن اوجی از مربوطات ولسوالی حصه دوم بهسود، به تاریخ 26 / 4 / 1387 در منطقه باد آسیاب جنگ صورت گرفته و کوچیها وارد مناطق دیگر حصهی اول شده اند. وبدین ترتیب تا صدور فرمان رئیس جمهور به تاریخ 31 / 4 / 1387 جنگ ادامه داشته است. هیأت کمیسیون نیز عملا شاهد جریان دو جنگ درحصهی اول وحصهی دوم بهسود به تاریخ 28 و29 / 4 / 1387 بوده است. دقیقا افرادی که درولسوالی حصهی اول به قتل رسیده، بعد از استقرار اردوی ملی در منطقه بوده است. با توجه به نکات پیش گفته، ازعملکرد گروه اعزامی اردوی ملی چنین پنداشته می شود که اردوی ملی یا جانبدارانه عمل نموده و به صورت تعمدی مانع جنگ نشده است و یا از ایفای وظیفهی خویش به صورت فاحش غفلت کرده است.
§ پولیس ملی از بدو استقرار، به تاریخ 27 / 3 / 1387 در منطقه میرهزار، تا پایان جنگ امنیت را در این منطقه حفظ کرده و تاحدی اهداف تعیین شده را عملی کرده است. بعد از استقرار پولیس ملی درساحهی مأموریت آن، خانه وزمین های مردم آسیب ندیده است. براساس شهادت مردم، تعدادی از پولیس ها به امر فرماندهی خود حتی دربرخی موارد زمین های زراعتی مردم را آبیاری کرده بودند. مناطقی که تحت تسلط پولیس ملی بوده (از دهن اوجی الی میر هزار ولسوالی حصهی دوم بهسود) از نظر خسارات وارده، با مناطقی که تحت مأموریت اردوی ملی بوده اصلا قابل مقایسه نیست. بیشترین آسیب را قریه های مربوط به ولسوالی حصهی اول دیده که تحت مأموریت اردوی ملی بوده است.
§ با وجود آنکه دولت هیأتی را برای سنجش خسارات وارده تعیین نموده و ظاهراً کار سنجش و ارزیابی خسارات تکمیل گردیده است، ولی تا حال هیچ کمک و جبران خسارتی از جانب دولت برای مردم صورت نگرفته است.
نتیجه گیری
درجریان جنگ امسال، 24 نفر از مردم محل به قتل رسید، 11 نفر زخمی گردید، بیش از 6000 هزار خانواده مجبور به ترک خانه های خود شدند، بیش از 84 باب خانهی مسکونی حریق گردید وخسارات هنگفتی در اثر تاراج خانه ها، مفقود شدن مواشی وتخریب زمین های زراعتی و تعطیل شدن مکاتب وکلنیک ها به مردم تحمیل گردید. همچنان کوچیها مدعی شدند که 30 نفر شان کشته و 42 نفر شان زخمی شده است.
بی توجهی دولت در سال گذشته نسبت به این معضل، این مشکل را حاد تر کرد و این قضیه را به یک منازعهی قومی که عواقب خیلی بدی را به دنبال خواهد داشت، مبدل نمود. از جانب دیگر، بی اعتمادی مردم نسبت به دولت نیز بیشتر از پیش افزایش یافته است. بدون شک این امر فاصله بین دولت ومردم را بیشتر نموده وحاکمیت دولت را در این مناطق با چالش های جدی مواجه خواهد ساخت. اگر تا سال آینده به این منازعه برای همیشه پایان داده نشود، دامنهی آن گسترده تر شده، پیامدهای زیانباری را درسطح ملی خواهد داشت. تداوم جنگ درین منطقه، فرهنگ خشونت وتفنگ سالاری را دوباره احیا خواهد کرد.
در این قضیه حق حیات، حق مالکیت، حق مصونیت از کوچ اجباری، حق آزادی از غضب وتخریب ملکیت، حق تعلیم وتربیت، حق دسترسی به خدمات صحی، حق آزادی وامنیت شخصی و... تعداد زیادی از شهروندان افغانستان نقض گردیده است. دولت به موجب مواد 6، 23، 24، 38، 40، 43 و 52 قانون اساسی افغانستان، مواد سایر قوانین ملی وکنوانسیونهای بین المللی مکلف به حمایت از این حقوق شهروندان افغانستان است. اما دولت با توجه به متن گزارش، به مکلفیت های خود در قبال حقوق بشری شهروندان، اقدام موثر و به موقع ننموده است.
پیشنهادات
1. پشنهادهای عاجل و کوتاه مدت
اول – چنان که در متن گزارش آمده، بیش از 200 قریه درهردو ولسوالی حصهی اول وحصهی دوم بهسود، به شدت آسیب دیده است. در اکثریت این قریه ها، خانه های مردم سوخته، مواد سوخت و علوفهی حیوانی شان حریق شده، مواد غذایی (مثل گندم وآرد) از بین رفته، محصولات زراعتی شان نابوده شده و تمام سامان خانه و لوازم زندگی شان به تاراج رفته است. بسیاری از بیجاشدگان به علت از دست دادن زراعت شان تا یک سال دیگر منابع عایداتی خویش را از دست داده اند. باشندگان این قریه ها که کم کم به خانه های خود باز می گردند، شدیدا نیازمند کمک هستند. البته هر نوع کمک به بیجا شدگان باید اساسی باشد تا آنها بتوانند شیرازهی زندگی خویش را دوباره احیا کنند. دولت و نهاد های خیریهی ملی وبین المللی به این بیجاشدگان به صورت عاجل کمک های اساسی وبنیادی نموده از وقوع یک فاجعهی انسانی دیگر جلوگیری نمایند.
دوم - دولت افغانستان باید تمام مناطق آسیب دیده را به صورت عادلانه بررسی نموده، خسارات وارده را دقیقا ارزیابی وسنجش کرده، تدابیری لازم را جهت جبران عادلانهی خسارات اتخاذ نماید.
سوم - دولت افغانستان باید پیرامون قضیه برخورد کوچیها با مردم بهسود تحقیق و بررسی دقیق، همه جانبه و غیر جانبدارانه نموده، اطمینان دهد که ناقضان قانون مورد پیگرد قانونی قرار میگیرند و خسارتهای وارده به طرفین منازعه، جبران می گردد.
چهارم - دولت افغانستان جهت روشن شدن حقایق درمورد کسانی که به قتل رسیده اند، باید تحقیقات همه جانبه نموده، با استفاده از طب عدلی ادعای واقعی مردم محل وکوچیها را ثابت سازند تا روشن گردد که چه کسانی در این منازعه به قتل رسیده و چگونه به قتل رسیده اند.
پنجم- از چندین سال به این طرف، تعداد زیادی از شهروندان در اثر این منازعه جان خود را از دست داده اند. اما دولت هیچ اقدامی برای پیگیری عاملان این قتل ها انجام نداده است. این امر بیشتر از پیش فرهنگ معافیت را تقویت نموده، حاکمیت قانون را زیر سوال برده است. بنابراین، دولت افغانستان باید به این فرهنگ معافیت نقطهی پایان گذاشته، عاملان قتلها و سایر جنایات را مورد پیگرد قانونی قرار دهد.
ششم- دولت افغانستان در زمینهی اتهام وارده بر نیروی اعزامی اردوی ملی در ولسوالی های بهسود، مبنی بر بی کفایتی وغفلت شان در تأمین امنیت وحفظ آتش بس، تحقیق همه جانبه نموده، نتایج آنرا به اطلاع مردم برساند.
2. پیشنهادهای درازمدت
اول - راه حل اساسی و دایمی این معضل، تطبیق حکم مادهی چهاردهم قانون اساسی افغانستان است که دولت را مکلف می سازد تا برای" انکشاف زراعت ومالداری، بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی ومعیشتی دهقانان ومالداران و " اسکان " کوچیان، برنامهها موثر طرح و تطبیق نماید". بنابراین به دولت افغانستان باردیگر پیشنهاد می گردد که برای حل ریشه ای این معضل و جلوگیری از ترویج فرهنگ تفنگ سالاری و تشدید عصبیت قومی، جلوگیری از ایجاد فاصله بین حکومت ومردم، پایان دادن به فرهنگ معافیت و استحکام حاکمیت قانون و بالآخره برای جلوگیری از نقضهای فاحش حقوق بشری شهروندان، اقدام به عملی نمودن مادهی چهاردهم قانون اساسی نماید تا از یک سو مردم محل واز سوی دیگر کوچیها از حقوق بشری وشهروندی خویش برخوردار شوند.
دوم - تمامی اسناد شرعی وعرفی کوچیها ومردم محل که ملکیت خصوصی افراد را تثبیت می سازد، به ارگانهای عدلی وقضایی ارجاع گردد تا مورد بررسی عمیق قرار گرفته، مالکان واقعی زمین که سند قانونی دردست دارند، از حق بشری مالکیت خویش برخوردار شوند.
سوم - دولت به منظور حل دایمی این معضل و برخورد های خشونت بار بین اقوام افغانستان در آینده، بخصوص بین کوچیها و مردم محل، پروژه های جدید توزیع زمینهای خارهی دولتی را روی دست گرفته و کوچیها و دهقانان بی زمین را در آن پروژه ها اسکان بدهد تا از زندگی رقتبار رهایی یافته، اطفال و نوجوانان شان از حق دسترسی به خدمات آموزشی و تحصیلی منظم و همسان با سایر شهروندان، برخوردار گردند.
چهارم - دولت باید به منظور کاهش اتکای صد در صد روستائیان به ساحهی موجود علفچر ها و جنگلزار، در برنامه های آیندهی توسعهی اقتصادی و اجتماعی، مطابق به اهداف انکشاف هزاره (MDG) و معیار های توافقنامهی افغانستان مبنی بر از بین بردن فقر و بیکاری، مسأله تولید اشتغال در سایر عر صه ها را موازی با بخش زراعت و مالداری، در تمام نقاط افغانستان، بویژه در مناطق کوهستانی و صعبالعبور که از فقر اقتصادی و اجتماعی بیشتر ازهر جای دیگر افغانستان متأثر هستند، روی دست گیرد.
پنجم- با توجه به نقش مؤثر جامعهی جهانی و سازمان ملل متحد در تأمین صلح، ثبات و توسعهی افغانستان، پیشنهاد می گردد که آنها دولت افغانستان را در اجرای تعهداتش در قبال حقوق شهروندان و پیشنهادهای کوتاه مدت و درازمدت فوق، مورد حمایت جدی و مؤثر قرار بدهد.
ضمایم:
(1) جدول کشته شدگان
(2) جدول زخمیها
(3) جدول خانه های سوخته
(4) جدول مکاتب تعطیل شده و آسیب دیده
(5) عکس ها
ضمایم
ضمیمهی اول:
ضمیمهی اول:
جدول اسامی کشته شدگان و زخمیها
شماره
شهرت
سن
ولسوالی
قریه
تاریخ قتل
نام
نام پدر
1
حبیبه
حسین داد
14
حصه دوم بهسود
قلعه نو خانه ملا
26.3.1387
2
محمد مختار
سخیداد
10
حصه دوم بهسود
گیروی روزی
26.3.1387
3
محمد ابراهیم
عبدالرحیم
45
حصه دوم بهسود
گیروی روزی
26.3.1387
4
سلیمان علی
محمد ابراهیم
25
حصه دوم بهسود
گیروی روزی
26.3.1387
5
محمد هاشم
حاجی ناظر
40
حصه دوم بهسود
گیروی روزی
26.3.1387
6
سلیمان
غلام حسین
80
حصه دوم بهسود
قلعه نو خانه ملا
26.3.1387
7
گلاب خان
حسین علی
30
حصه دوم بهسود
گیروی روزی
27.3.1387
8
امیرداد
سخیداد
30
حصه دوم بهسود
گیروی روزی
26.3.1387
9
عتیق الله
محمد آصف
25
حصه دوم بهسود
غارای کجاب
13.4.1387
10
محمد طاهر
فقیر حسین
50
حصه دوم بهسود
دهن اوجی
13.4.1387
11
محمد رضا
ناظر حسین
50
حصه دوم بهسود
ایسکه
27.4.1387
12
محمد جواد
علی یاور
25
حصه دوم بهسود
دالکه سرخ آباد
27.4.1387
13
گل محمد
نیک محمد
72
0
0
24.4.1387
14
محراب
صفدر
52
0
0
24.4.1387
15
محمد عالم
حاجی ابراهیم
45
حصه اول بهسود
قول راه لته بند
29.4.1387
16
علی شفا
رمضان علی
35
حصه اول بهسود
قیرغوی
29.4.1387
17
حاجی محمد علی
غلام سخی
42
حصه اول بهسود
سوگلی
9.4.1387
18
گمنام
0
0
0
جسد این شخص در دهن گرم آب پیدا شده وکسی نشناخته است.
26 / 4 / 1387
19
داکتر محمد
غلام نبی
دایمیرداد
پخسه چه قلعه
5.5.1387
20
محمد علی
محمد نبی
دایمیرداد
قلعه ملایم
5.5.1387
21
محمد موسی
قمبر علی
دایمیرداد
دشت نو
5.5.1387
22
محمد انور
محمد نبی
دایمیرداد
نقشین
5.5.1387
23
احمد شاه
سیدشاه
دایمیرداد
گرم آب علیا
5.5.1387
24
علی داد
محمد رضا
25
دایمیرداد
نقشی
17.4.1387
مجموع: 24 نفر
ضمیمهی دوم:
جدول زخمیها
شماره
شهرت
سن
ولسوالی
قریه
تاریخ
نام
نام پدر
1
سهیلا
عوض
14
حصه دوم بهسود
دو برجه خانه ملا
26.3.1387
2
فاطمه
محمد رسول
12
حصه دوم بهسود
دامرده
26.3.1387
3
محمد صادق
سهراب علی
25
حصه دوم بهسود
گیروی روزی
26.3.1387
4
نصر الله
حاجی غلام حسن
17
حصه دوم بهسود
دهن اوجی
20.4.1387
5
محمد صفا
عبدالحسین
50
حصه دوم بهسود
گردن نوری
20.4.1387
6
محمد جواد محسنی
احمد علی
37
حصه دوم بهسود
کوی بیرون
20.4.1387
7
محمد رضا
اسماعیل
27
حصه دوم بهسود
گیروی روزی
26.3.1387
8
سخی داد
شربت
40
حصه دوم بهسود
قرقلجان
7.4.1387
9
جواد
زرغام
22
حصه اول بهسود
قلعه میراد خان
7.4.1387
10
احمد شاه
فقیر حسین
25
حصه اول بهسود
کوته سیرک
18.4.1387
11
غلام علی
علی شاه
50
حصه اول بهسود
آب پای
9.4.1387
مجموع: 11 نفر
ضمیمهی سوم:
جدول خانه ها، مساجد ودکانهای سوختهای که توسط هیأت کمیسیون مشاهده وتثبیت شده است
شماره
شهرت مالک
ولسوالی
قریه
تعداد اتاق
نام
نام پدر
1
حاجی ملک
سهراب علی
حصه دوم بهسود
گیروی پنجی
8
2
حاجی رجب
میرزا حسن
حصه دوم بهسود
کته قلعه خانه ملا
8
3
عزیز الله
محمد اکرم
حصه دوم بهسود
کته قلعه خانه ملا
32
4
محمد باقر
اسحق
حصه دوم بهسود
میرهزار
2
5
حاجی عظیمی
موسی
حصه دوم بهسود
سیاه سنگگ
3
6
داراب
سهراب
حصه دوم بهسود
باد آسیاب
4
7
داکتر امین توکلی
عبدالرئوف
حصه دوم بهسود
بند سرآب باد آسیاب
3 باب دکان
8
بهرام
علی جمعه
حصه دوم بهسود
دهن غجورک
4
9
اکرم خان سلطانی
عوض علی
حصه دوم بهسود
دامرده کجاب
18
10
جمعه خان
خادم
حصه دوم بهسود
دهن باغک کجاب
1
11
علی حسن
بوستان
حصه دوم بهسود
دهن باغک کجاب
3
12
بهمن
نور
حصه دوم بهسود
دهن باغک کجاب
5
13
عوض
محمد حسن
حصه دوم بهسود
غوچه قل
4
14
نوروز
عیوض
حصه دوم بهسود
گوم آب
2
15
مستور خان
میر حسین
حصه دوم بهسود
غوچه قل
4
16
سید ذکی
میر احمد شاه
حصه دوم بهسود
غوچه قل
4
17
حسن
ناظر
حصه دوم بهسود
غوچه قل
2
18
سید حسن شاه
سید حسین
حصه دوم بهسود
غوچه قل
3
19
امین
میر حسین
حصه دوم بهسود
غوچه قل
2
20
سید محمد علی
سید امیر
حصه دوم بهسود
غوچه قل
2
21
محمد علی
مراد علی
حصه دوم بهسود
سرتاله سادات
1
22
محمد الله
حاجی محمدحسین
دایمرداد
جوقول
2
23
باقر
حاجی محمد علی
دایمرداد
جوقول
2
24
میرخادم حسین
خدانظر
دایمرداد
جوقول
1
25
محسن
محمد رفیع
دایمرداد
جوقول
2
26
حاجی عبدل
قربان علی
دایمرداد
جوقول
8
27
محمد علی
فقیر حسین
دایمرداد
جوقول
12
28
بمان
برات علی
دایمرداد
جوقول
3
29
نوروز
"
دایمرداد
جوقول
4
30
دولت حسین
خدانظر
دایمرداد
جوقول
4
31
قربان علی
جمعه خان
دایمرداد
جوقول
3
32
جواد
عیوض
دایمرداد
جوقول
4
33
محمد حسین
عبدل حسین
دایمرداد
کوته جوقول
2
34
اسدالله
عصمت الله
دایمرداد
کوته جوقول
3
35
حیات الله
میرزاحسین
دایمرداد
کوته جوقول
2
36
رجب آخوند
اسماعیل
دایمیرداد
بنگ قول
2
37
غلام رسول
فیض الله
دایمیرداد
بنگ قول
4
38
عبدالحسین
محمد حسین
دایمیرداد
بنگ قول
2
39
نامعلوم
نامعلوم
دایمیرداد
قریه سوخته
3
40
قربانعلی
فقیر حسین
دایمیرداد
زریافته
8
41
اعطا
باب الله
دایمیرداد
یورد
6
42
جواد کربلایی
غلام احمد
دایمیرداد
قول حاجی
3
43
پولیس
0
دایمرداد
سیاه گگ
یک عراده موتر رنجر
44
باقر
نامعلوم
دایمیرداد
جوقول
یک عراده موتر فلنکوج
45
سیدهادی
0
حصه اول بهسود
خربید
15
46
شاه آغا
0
حصه اول بهسود
خربید
2
47
غلام عباس
0
حصه اول بهسود
خربید
5
48
قادر و هادی
حاجی علی محمد
حصه اول بهسود
شیخ سنگ
11
49
حسین
تاج محمد
حصه اول بهسود
قلعه مدد
1 باب دکان
50
میرحسین
کلب حسین
حصه اول بهسود
قلعه مدد
1 باب دکان
51
خان
رجب علی
حصه اول بهسود
قلعه مدد
1 باب دکان
52
بختیاری
سرور
حصه اول بهسود
قلعه میراد خان
1 باب دکان
53
داکتر نادر
0
حصه اول بهسود
قلعه میراد خان
1 باب دکان
54
محمد علی
0
حصه اول بهسود
قلعه میراد خان
1 باب دکان
55
سلطانعلی
حسین علی
حصه اول بهسود
سوگلی
1 عراده موتر تونیس
56
موسی
ملا قربان
حصه اول بهسود
ریک جوی لته بند
12
57
حاجی سخی داد
0
حصه اول بهسود
لته بند
20
58
نوروزعلی
محرم علی
حصه اول بهسود
سنبلاق لته بند
3
59
محراب علی
محرم علی
حصه اول بهسود
سنبلاق لته بند
8
60
صوفی عیسی
می نا
حصه اول بهسود
دهن آب پای
8
61
آشور محمد
غلام حسین
حصه اول بهسود
مچه قول پائین
2
62
سلطان حسین
خادم حسین
حصه اول بهسود
مچه قول پائین
2
63
سید محسن
سید محمد حسن
حصه اول بهسود
پای کوتل
2
64
آصف
سید حسین
حصه اول بهسود
پای کوتل
3
65
حسین علی
سید علی
حصه اول بهسود
پای کوتل
2
66
غلام سخی
عوضعلی
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
4
67
غلام محمد
امیر محمد
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
5
68
جمعه خان
یعقوب
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
2
69
شیخ خدمت
مراد علی
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
12
70
عبدالله
غلام حسن
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
3
71
سیدمهدی
سید باقر
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
4
72
حاجی جمعه خان
علی محمد
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
6
73
پیوند
حیدر
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
6
74
حاجی جان محمد
علی محمد
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
7
75
محرم علی
خادم حسین
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
4
76
حاجی احمد
نور احمد
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
10
77
خادم
علی بخش
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
5
78
حسین بخش
علی بخش
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
5
79
برات
سرور
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
4
80
محمد حسین
علی حسین
حصه اول بهسود
مچه قول بالا
4
81
حاجی حسن رضا
غلام حسن
حصه اول بهسود
سفید بید
8
82
شیخ غلام حسن
قربانعلی
حصه اول بهسود
سفید بید
3
83
محمد یونس
حیدر علی
حصه اول بهسود
سفید بید
4
84
محمد اسلم
حاجی حسن
حصه اول بهسود
سفید بید
2
85
محمد داوود
محمد علی
حصه اول بهسود
سفید بید
2
86
محمد ناصر
محمد علی
حصه اول بهسود
سفید بید
3
87
حاجی میرزاد
میرخادم
حصه اول بهسود
سفید بید
2
88
محمد
عوض علی
حصه اول بهسود
اوچک
1 عراده موتر تونیس
89
محمد
عوض علی
حصه اول بهسود
اوچک
4
90
محمد حسن
غلام حسن
حصه اول بهسود
اوچک
4
91
اسماعیل
ابراهیم
حصه اول بهسود
اوچک
1
92
نامعلوم
نامعلوم
حصه اول بهسود
قول راه
6
93
نامعلوم
نامعلوم
حصه اول بهسود
قول راه
1
94
نامعلوم
نامعلوم
حصه اول بهسود
قول راه
1
95
نامعلوم
نامعلوم
حصه اول بهسود
قول راه
1
96
حسن خان
سلطان علی
حصه اول بهسود
چهار پخسه
7
97
مسجد بند قول
0
دای میرداد
بنگ قول
1
98
مسجد قریه تخت
0
دای میرداد
تخت
1
99
مدرسه آقای واعظ
0
حصه دوم بهسود
کته قلعه خانه ملا
2
مجموعه : 84 باب خانه شامل 420 باب اتاق ،3 باب مسجد، 9 باب دکان و 3 عراده موتر
نوت: برخی اې خانههایی که نام صاحبان آن نوشته نشده است، خانههایی است که حین بازدید هیأت کسی در آن نبوده است.
ضمیمهی چهارم:
جدول مکاتب تعطیل شده در جریان جنگ
شماره
نام مکتب
ولسوالی
قریه
تعداد شاگرد
ملاحظات
1
ابتدائیه ابوذر غفاری
حصه اول بهسود
تیزک
120
2
ابتدائیه دهن غارا
حصه اول بهسود
غارا تیزک
55
3
متوسطه تیزک
حصه اول بهسود
تیزک
288
4
متوسط امام حسن مجتبی
حصه اول بهسود
قلعه سید تیمور
345
5
متوسطه دهن گرماب
حصه اول بهسود
دهن گرماب کجاب
188
6
ابتدائیه سید رضا
حصه اول بهسود
گرم آب کجاب
120
7
متوسطه شهر نیرو
حصه اول بهسود
شهر نیرو
210
8
ابتدائیه اوچک
حصه اول بهسود
اوچک
140
9
متوسطه سفید بید
حصه اول بهسود
سفید بید
150
براساس اظهارات مدیرمعارف این ولسوالی، اسناد اداری این مکتب حریق ونابود شده است.
10
ابتدائیه لته بند
حصه اول بهسود
لته بند
110
ساختمان واسناد اداری این مکتب سوخته است.
11
لیسه استقلال
حصه اول بهسود
فرخولوم
683
12
متوسطه گردن دیوار
حصه اول بهسود
گردن دیوار سیاه سنگ
310
13
ابتدائیه گردن دیوار علیا
حصه اول بهسود
گردن دیوال علیا
80
14
ابتدائیه چلیم جای
حصه اول بهسود
چلیم جای
110
15
ابتدائیه آب دره
حصه اول بهسود
آب دره
110
16
ابتدائیه دهن آب دره
حصه اول بهسود
دهن آب دره
65
17
ابتدائیه قول فقیر
حصه اول بهسود
قول فقیر
40
18
لیسه دهن اوجی
حصه دوم بهسود
دهن اوجی
306
این لیسه آسیب دیده است.
19
لیسه میر هزار
حصه دوم بهسود
میرهزار
396
این لیسه به شدت آسیب دیده، شیشه ها، میزها، چوکی ها واسناد اداری آن نابود شده است.
20
لیسه دشت
حصه دوم بهسود
باد آسیاب
405
21
متوسطه محمدیه
حصه دوم بهسود
کجاب
190
22
متوسطه توحید اژدر
حصه دوم بهسود
سر کجاب
23
ابتدائیه شش برجه
حصه دوم بهسود
دره کجاب
24
ابتدائیه ده مرده
حصه دوم بهسود
ده مرده کجاب
270
25
ابتدائیه خارقول
حصه دوم بهسود
خارقول
126
26
متوسطه خاتم الانبیا
حصه دوم بهسود
سرباد آسیاب
220
27
ابتدائیه بابوکه
حصه دوم بهسود
سرکجاب
28
ابتدائیه بی بی حاجر
حصه دوم بهسود
باد آسیاب
120
29
متوسطه طلوع
حصه دوم بهسود
سرتاله
200
30
ابتدائیه شاه حسن
حصه دوم بهسود
با آسیاب
170
31
متوسطه انقلاب
دای میرداد
سوخته
300
32
متوسطه عطائی
دای میرداد
بلاق حسینی
212
33
متوسطه بغلک
دای میرداد
بغلک
34
متوسطه شهید علی رضا
دای میرداد
تنگی
350
35
متوسطه محسن زمانی
دای میردد
نقشی
1670
مجموع : 35 باب مکتب تعطیل شده وحدود 8300 نفر متعلم از درس بازمانده است
جلسه با نمايندگان کوچی ها در قريه پيستی
جلسه عمومی درحضور سباوون
مقبره شهید حبیبه
منبع:کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر